واکسن دو ماهگی و کادوی رو پدر
عزیز دلم امروز روز واکسن ماه دومت بود. وقتی از دوتا پاهات هم واکسن زدند و تو جيغ كشيدي احساس سرگيجه داشتم.ولي تو خيلي خيلي خوب هستي چون خيلي زود آروم شدي و به خواب رفتي.
ولي در كل اون روز مريض بودي و هروقت پاهات رو تكون ميدادي خيلي دردت ميگرفت.از قيافت هم معلوم بود كه ناراحتي.نگاه كن !
عزيزم فردا هم كه روز پدره.و تو با اين حال مريضت باز هم به فكر آتا جون هستي.
الهي من فداي اون لبخند زيبات بشم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی